چگوته آب و هوا مسیر تاریخ را عوض کرد؟
ار گذشته های دور تاکنون تغییرات آب و هوا و ناپایداری های جوی
در گوشه وکنار جهان بسیاری از مبادلات سیاسی را بر هم زده است
ایران را پرورانده ساختم تا پناهگاه آزادگان باشد. دیااکو
ار گذشته های دور تاکنون تغییرات آب و هوا و ناپایداری های جوی
در گوشه وکنار جهان بسیاری از مبادلات سیاسی را بر هم زده است
عکسی از کارنامه قدیمی در دوره ناصرالدین شاه
ازجمله نام استادان در این کارنامه استاد کمال الملک
واز جمله شاگردان ناصر الدین شاه
1. رومیها عادت داشتند از پنبه نسوز در لباسهایی که هر روز میپوشیدند استفاده کنند. (پیشینیان پلینی (یک طبیعت گرای رومی) گفته آنها به این دلیل لباسهایی با الیاف پنبه نسوز میپوشیدند که آنها سفیدتر از پارچههایی با الیاف معمولی بودند و میتوانستند خیلی راحت لباسهایشان را درون آتش پرتاب کنند. او همچنین خاطر نشان کرد که خدمتکارهایی که لباسهایی با الیاف معدنی میپوشیدند اغلب از بیماریهای ریوی رنج میبردند.
اولین مردمانی كه اسب را به جهان هدیه كردند ایرانیان بودند... اولین مردمانی كه مس را كشف كردند ایرانیان بودند...
..
آیا می دانید هولوکاست واقعی در ایران رخ داده است؟از قحطی بزرگ در ایران چه می دانید؟ آیا می دانید مابین سالهای 1917 تا 1919 بیش از 40 درصد جمعیت ایران جان خود را از دست دادند؟ برای آشنایی با چگونگی هولوکاست 9 میلیون ایرانی با طراحی بریتانیا، با گزارش ویژه مشرق همراه شوید.
بحث از مذهب در کُردستان ایران بدون توجه به ویژگی مذهب، قبل از ظهور اسلام در ایران و مناطق کُردنشین ناقص به نظر میرسد. بدون شک مذهب غالب در کُردستان همانند سایر نقاط ایران، زرتشتی بوده است. زرتشت به روایتی در سال ۶۶۰ ق.م. در ارومیه به دنیا آمد. احسان نوری معتقد است اغلب شرقشناسان تاریخ تولد زرتشت را ۸۰۰-۱۲۰۰ قبل از میلاد میدانند
تنها مورد کاربرد مجاز اصطلاح آریایی درباره اقوامی است
که در زمان های باستانی خود، خویشتن را آریا مینامیدند.
هندیان و ایرانیان (پارسها، مادها و آلانها و سکاها و اقوام
ایرانی زبان آسیای میانه) خود را آریا میخواندند
ژوزف استالین |
|
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | ژوزف ویسارینویچ جوگاشویلی |
معروف به | مرد پولادین |
زادروز | ۱۸ دسامبر۱۸۷۸ |
زادگاه | گوری، گرجستان، امپراتوری روسیه |
تاریخ مرگ | ۵ مارس۱۹۵۳ |
محل مرگ | مسکو،، روسیه، شوروی |
همسر | اکاترینا سوانیدزه ۱۹۰۷-۱۹۰۶ نادژدا آلیلویوا ۱۹۳۲-۱۹۱۹ |
فرزندان | یاکوف جوگاشویلی واسیلی استولانا |
دین | آتئیست |
اطلاعات سیاسی | |
تاریخ ریاست | ۳ آوریل۱۹۲۲–۵ مارس۱۹۵۳ |
ترتیب | یکمین رهبر حزب کمونیست شوروی |
پیش از | نیکیتا خروشچف |
جناح سیاسی | حزب کمونیست شوروی[۱] |
وقتیکه در ماه اوت 1914 جنگ اعلام شد، میلیونها تن از مردم شادمان در خیابانهای شهرهای مهم اروپا شروع به رقص و پایکوبی نمودند. مردم تصمیم حاکمان خود برای رفتن به جنگ مورد حمایت قرار دادند. مردان جوان داوطلب برای جنگیدن، هجوم می آورند. با این وجود، صحنه های دهشت انگیز جنگ جهانی اول، نگرش مردم به جنگ را تغییر داد. یک نسل کامل از مردان جوان به خاک و خون کشیده شدند.
حدود سالهای ۱۹۱۰ پوست پارهٔ کهنهای در کاوشهای روستای «هزارمیرد» استان سلیمانیه به دست آمد که در آن چهار بند سرود به زبان کردی سره و با خط پهلوی نوشته شده است. این چهار بند چامه که به نام هرمزگان نامیده شده ،یادآور حمله تازیان به سرزمین کردستان و کشت و کشتار آنان است. برابر داوری دانشمندان، این نوشته از همان آغاز هجوم تازیان است.این چامهٔ آتشینِ کردی که دل را به جوش و خروش میآورد و مایهٔ اندوه میشود، دورنمای آن روزگار را به خوبی نشان میدهد:
امپراتوری بیزانس
هنگامی که امپراتوری روم، غربی در سال 476 میلادی سقوط کرد،قسطنطنیه ( استانبول امروز) پایتخت روم شرقی، یا امپراتوری بیزانس شد، علیرغم تاخت و تازها و منازعات مذهبی، از قبیل منع شمایل پرستی، قسطنطنیه یکی از بزرگترین و ثروتمند ترین شهر های جهان بود. آن شهر به عنوان مرکز مسیحیت ارتدوکس تا سال 1453 م به نقش خود ادامه داد.
. |
نخستین خانوادهای که در میان ایرانیان به حکومت رسیده اند پیشدادیان نام داشتند که به معنی نخستین قانونگذاران است و پادشاهان این سلسله چون هوشنگ و طهمورث و جمشید و فریدون و غیره در نامه های اوستا و نوشته های بجای مانده از زبان پهلوی از اولین قانونگذاران ایران به شمار میروند.
از طرف دیگر، چون بنابر نامه وندیداد زمان پادشاهی جمشید را با دوره نوح برابر میدانند و شرح طوفان و یخ در زمان جمشید درست شبیه به شرح طوفان باران و سیل زمان نوح میباشد، بر این اساس پیدایش حقوق را میتوان در ایران به زمان بسیار دوری که تاریخ آن بر ما مجهول است جلو برد.
تاریخ حقوق در ایران را میتوان با تاریخ آریایی ها در این سرزمین و تشکیل نخستین گروه و اجتماع این قوم پیش برد زیرا هیچ اجتماعی بدون قانون دوام و بقایی نخواهد داشت.
بنا بر اسطوره ها ، نخستین کسی که در بین ایرانیان به تدوین و وضع قانون پرداخت شاهزاده اوراخشیه برادر گرشاسب پهلوان دوره اوستایی است.
نمونه ای از قوانین باستانی ایران
برای تمام قوم آن طرف رود برای تمام آنها که قوانین خدای تو را میدانند، قضات و مأمورینی معین کن و به آنها که از این قوانین بی اطلاعند ، این قوانین را آموزش بده
عبارت یعنی قضات برای آنکه بتوانند بین افراد قضاوت کنند، آنان باید به قوانین آگاهی داشته باشند و این همان اصل عدم عقاب بلا بیان است.
در 463 ق / 1070 م، امپراتور روم شرقی - آرمانیوس دیوجانس - برای دستیابی به بغداد و از بین بردن خلیفه، و پراکنده کردن آیین مسیحیت در کشورهای اسلامی و نشاندن یکی از پیشوایان ترسایان در بغداد به جای خلیفه، با سپاهی گران از راه ارمنستان و ایران آهنگ بین النهرین «میانرودان» را داشت.
مورخان شمار سپاهیان امپراتور را با ناسازگاری 200 هزار، 300 هزار، و حتی 600 هزار نفر نوشتهاند. اما به نظر میرسید که گفته راوندی در این باره که رقم 300 هزار را پذیرفته و ترکیب سپاه را از رومیان و ارمنیها دانسته، به حقیقت نزدیکتر باشد. چون الب ارسلان از قصد امپراتور روم آگاه شد با 15 هزار سپاه رهسپار آذربایجان گردید و در ملاذگرد، بین اخلاط و ارزروم اردو زد.
اما پس از آن که از انبوهی شمار سپاه امپراتور آگاه شد، به اشاره ساوتکین فرمانده کل سپاه، فرستادهای نزد آرمانیوس فرستاد تا درباره صلح و سازش گفتگو کنند. آرمانیوس این پیشنهاد الب ارسلان را نشان ضعف و ناتوانی سلطان دانست و در پاسخ گفت که در ایران با یکدیگر گفتگو خواهند کرد.
پس از وفات طغرل، برادر زادهاش، اَلْب ارسلان به جای او بر تخت سلطنت سلجوقیان نشست. درباره جانشینی الب ارسلان، بین مورخان اختلاف نظر وجود دارد.
برخی او را جانشین بلاواسطه طغرل دانستهاند و بعضی دیگر بر این باورند که الب ارسلان پس از یک نزاع محدود خانوادگی جانشین طغرلشد. از جمله حمدالله مستوفی بر این رأی است و میگوید که پس از طغرل، سلیمان بن جغری بیک، برادر الب ارسلان که در ری بود، بر تخت نشست.
قُتُلْمش پسر اسماعیل و عموزاده طغرل چون این خبر شنید به انگیزه این که جایگاه پادشاهی را از آن خود میدانست، با کمک گروهی از ترکمانان به جنگ سلیمان آمد و بر وی چیره شد.
الب ارسلان نیز پس از آگاهی از این رویداد، از خراسان رهسپار ری شد و در دامغان قتلمش را شکست داد و وی به هنگام فرار از اسب به زیر افتاد و در دم جان سپرد و پادشاهی سلجوقیان از آن الب ارسلان شد. راوندی، الب ارسلان را پادشاهی با هیبت، خوبروی، ورزیده و دلاور توصیف میکند که تیر او هرگز به خطا نمیرفت
طغرل در آغاز محرم 429 ق / اکتبر 1038 م وارد نیشابور شد و در کوشک شادیاخ بر تخت سلطنت نشست و خطبه به نام خود خواند.
پس از آن برادرش چغری بیگ را کارگزار گشودن هرات نمود. چغری بیگ نیز پس از گشودن شهر، عموی خود را به امارت آن جا گذاشت و به مرو رفت و آن جا را به تصرف درآورد.
با غلبه نهایی بر مسعود در جنگ دندانقان، و چیره شدن طغری بیگ بر بلخ، تمامی نواحی خراسان به دست سلجوقیان افتاد.
در زمان طغرل، خوارزم در اختیار شاه ملک بود که در 22 ماه رجب 432 ق / 28 مارس 1041 م بر تخت پادشاهی خوارزم نشسته بود.
خبر کشته شدن سلطان مسعود غزنوی به چغری بیک رسید، وی با سپاهی به کنار آمویه رفت و به همراه اسماعیل خوارزمشاه که توسط شاه ملک از امارت خوارزم برکنار شده بود، رهسپار آن دیار شدند.
اما به سبب سرمای زمستان کاری از پیش نبردند تا آن که در بهار سال 433 ق / آوریل 1041 م در نبردی سخت، ملک شاه را شکست داده، بر خوارزم نیز چیره
شدند.
در دوره ایران سامانی، زبان فارسی از پیشرفت و شکوفایی زیادی برخوردار شد.
با آن که سامانیان در امور اداری زبان عربی را به کار می بردند و آن را شعار وحدت با خلافت می شمردند، امکان آن را فراهم آوردند تا شاعران ایرانی همچون
رودکی «وفات در 329 ق / 940 - 1 م» و
دقیقی «حدود 325 - 70 ق / 935 - 80 م»
از نخستین کسانی باشند که به گونهای از زبان ملی خود که از تکمیل و تلفیق لهجههای محلی گوناگون فراهم آمده بود مطلب بنویسند.
این زبان در دبار سامانیان پذیرفته کرد و سرانجام به عنوان زبان «فارسی جدید» رواج پیدا کرد که با اندکی تغییرات آوایی تا زمان حاضر بر جای مانده است.
فارسی جدید به خط عربی نوشته شد و رفته رفته هر چه بیشتر کلمات عربی به آن راه یافت و البته بر غنای زبان فارسی افزود.
«امیر دادگر - امیر ماضی»
« 295- 279 ق / 907-892 م»
بسیاری از تاریخ نگاران، سال 279 ق / 892 م، یعنی سال برپایی حکومت امیر اسماعیل را، تاریخ واقعی سلسله سامانیان دانستهاند، در حالی که گروهی دیگر، نصر بن احمد را یکی از امیران این سلسله به حساب آورده و به این ترتیب خاندان سامانیان را ده تن نگاشتهاند.
روی کار آمدن نصر بن احمد
در سال 250 ق / 864 م، نصر بن احمد، فرزند ارشد اسد، از سوی معتمد خیلفه عباسی، فرمان حکومت سمرقند و در 261 ق / 874 م، فرمانروایی تمام کرانههای ماوراء النهر را به دست گرفت.
صدور این فرمان از طرف خلیفه برای نصر، مصادف با فروپاشی خاندان طاهریان در خراسان بود.
از طرفی دیگر خلیفه عباسی امید داشت که با صدور چنین فرمانی، جلوی پیشرفت یعقوب لیث صفاری را در خراسان بگیرد.
نصر ، سمرقند را تختگاه خویش ساخت و برادرش اسماعیل را به جانشینی خود به بخارا فرستاد و به این ترتیب هر کدام از برادران را کارگزار شهری نمود.
رویارویی نصر و اسماعیل سامانی
لیکن کار به جنگ نکشید و با وساطت رافع اختلاف رفع شد.
سامانیان که منسوب به سامان خداة، دهقانی زرتشتی از نواحی بلخ و به قولی سمرقند و مالک قریه سامان در آن نواحی بودند،
از زمان خلافت مأمون در خراسان، یعنی اندک مدتی پیش از روی کار آمدن طاهریان، در قسمتی از ماوراء النهر حکومتهای مستقل کوچکی را که به حکم خلیفه به آنها واگذار شده بود، به عهده داشتند.
آنها نسب خود را - به دنبال به دست گرفتن قدرت - به بهرام چوبینه، سردار معروف عهد ساسانیان میرساندند
درفش کاویانی (نامهای دیگر: درفش کاویان، درفش کابیان، درفش کافیان، درفش کاوان، اختر کاویانی، علم فریدون)؛ درفش اسطورهای ایران از عهد قدیم تا پایان امپراتوری ساسانیان که به گفتهٔ مورخین اسلامی هزار هزار (یک میلیون) سکهٔ طلا ارزش داشتهاست. این درفش پس از حمله اعراب به ایران به دست آنها افتاد و از بین رفت.
تنها و يا حداقل اصلي ترين سند معماري که ثابت مي کند خليج فارس از دوران باستان متعلق به ايرانيان است در نزديکي برازجان در استان بوشهر و به فاصله 20 کيلومتري از درياي خليج فارس بدون محافظت و هيچگونه نگهداري رها شده است.
به گزارش مهر، رئيس هيئت کاوش باستان شناسي که اين بناي منحصر به فرد تاريخي را در کاوشهاي خود در برازجان بوشهر کشف کرده است در اين باره گفت: اين محوطه باستاني و بي نظير هم از لحاظ تاريخي واجد ارزشهاي بالايي است و هم يک بناي فوق العاده در هنر معماري ايرانيان است.
علياکبر سرافراز افزود: هميشه وقتي مي خواهند از مالکيت باستاني ايران بر درياي خليج فارس صحبت بکنند از هرودوت و ديگر تاريخ نويسان و يا منابع خارجي استفاده مي کنند در صورتي که همين بنا که يکي از کاخهاي نيمه تمام کوروش است بهترين گواه براي اثبات مديريت ايرانيان بر خليج فارس در هميشه تاريخ است. همچنين ما در اين محوطه باستاني يک لوح تاريخي به خط پارسي باستان در رابطه با کنترل هخامنشيان بر خليج فارس کشف کرديم که بهترين سند در اين باره است.
کاخي که در اين محوطه باستاني توسط تيم کاوش از زير خاک بيرون آورده شده است يکي از بناهاي مهم تاريخي کشور است که به دوران هخامنشي تعلق دارد و جزو کاخهاي زمستاني اين امپراتوري بزرگ محسوب مي شده است.اين کاخ با نام "کاخ چرخاب" در نزديکي شهر برازجان قرار گرفته است.
کاخ برازجان کاخ ناقصي است که هرگز مسکوني نشد و کاوشهاي باستانشناسي در آن نشان ميدهد ساخت اين کاخ بزرگ به فرمان کوروش کبير بوده و احتمالا با مرگ وي نيز متوقف شده است. بخشي از دروازه شاهي اين کاخ که ناتمام مانده برخلاف تالار اصلي با لعابي از جنس سيليس کف سازي شده است.
به گفته برخي از کارشناسان باستان شناسي جلگه برازجان در دوره هخامنشي اهميت فراوان داشته و علت آن نيز اين بوده که ايران در دوره هخامنشي صاحب نيروي دريايي شد و توانست از راه دريا به تجارت و کشور گشايي بپردازد. علت انتخاب اين جلگه نزديکي آن به خليج فارس و در پي آن تسلط بر راههاي تجاري منطقه و تحت نظر داشتن آبراهه هاي جنوبي از لحاظ سياسي و اقتصادي بوده است. تمامي اين مسائل وسيله برپايي کاخي را در اين منطقه فراهم آورده است.
سرافراز با اظهار تاسف از عدم مراقبت و نگهداري از محوطه اين بناي مهم و بي نظير گفت: اين بنا که از لحاظ ارزشهاي باستانشناسي همسطح با تخت جمشيد و پاسارگاد است و به لحاظ اصول معماري از آنها نيز بهتر است را ما از زير خاک بيرون آورديم ولي متاسفانه هم اکنون به شکلي غريب و ناراحت کننده به حال خود رها شده است و هيچيک از مسئولان سازمان ميراث فرهنگي کشور و استان کمترين توجهي به آن نمي کنند.
رييس هيئت کاوش باستان شناسي با يادآوري نزديکي دريا با اين محوطه باستاني که در يک گودال واقع شده است ، گفت: در هنگام بارندگي اين گودال پر از آب شده و با دريا يکي مي شود و بعد از آن و با توجه به گرماي هوا در منطقه و خشک شدن سريع آب و تابش پر حرارات خورشيد بر آن، سنگهاي بنا دچار آسيب هاي جدي شده است به همين دليل نيز انتظار داريم مسئولان سازمان ميراث فرهنگي دست کم يک محافظ و يا سرپوش بر روي آن نصب کنند تا بيش از پيش دچار آسيب نشود اگر چه هم اکنون و بعد از چند سال از کاوش و و بيرون آمدن از زير خاک آسيبهاي جبران ناپذيري ديده است.
در شعبان سال 736 هجری در منطقه ماورالنهر و در محلی به نام کش فرزندی متولد گردید که نامش را تیمور نهادند که بعدها از نامداران و نام آوران جهان شد و آوازه جهانگیری و فتوحات او در دنیای آن روزگاران طنینانداز گردید. تولد او چند ماه پس از مرگ سلطان ابوسعید آخرین ایلخان مقتدر اتفاق افتاد( ظفرنامه یزدی ،ج1، ص8 و روضه الصفا ، ج2 ، ص1012و تاریخ حبیب السیر فی اخبار افراد بشر ، ج3 ، ص293) پدر وی امیر طراغای و نام قبیله ترک زبانش برلاس بود ( زندگی شگفت اور تیمور ، ص8 و تاریخ تیموریان و ترکمانان ، ص 10) تیمور که معنی آهن می دهد لقب هایش لنگ و گورکان بوده است در مورد ملقب شدن تیمور به لنگ روایات و افسانه های مختلفی نقل شده است لیکن برخی مورخان اعتقاد بر آن داشته که لقب لنگ در نتیجه از کار افتادن پای او بر اثر ضربتی است که در جوانی و به هنگام دزدی شبانه گوسفند به توسط چوپان دریافت داشته است . ( سفرنامه کلاویخو ، ص147 و زندگی شگفت اور تیمور ، ص40) در مورد لقب گورکان نیز برخی تاریخ نگاران ایده شان ان است که گورکان از واژه مغولی گورکن به معنی داماد مایه گرفته و اشاره ای است به پیوند زناشویی وی با دختران فرمانروایان محلی زیرا « داماد ملوک و همواره با خاندان پادشاهان در سلوک بوده است.» ( زندگی شگفت اور تیمور ، ص8)
یعقوب لیث اولین کسی بود که زبان پارسی را رسمی اعلام کرد و با شهامت وشجاعت برای استقلال ایران
از اعراب بادیه نشین از وجود خویش مایه گذاشت اکنون آرامگاهش مامن پرندگان بی پناه است وبا وجود ایرانی
بودنش مورد بی مهری مسولین قرارگرفته است
گزنفون در کوروشنامهي خود، مرگ وي را در رامش و در پاسارگاد مي نويسد که به باور بيشتر گاهشناسان، از روي احترامي بوده است که وي نسبت به کوروش بزرگ داشته است؛ اين داستان شبيه داستان مرگ کيخسرو است.
کوروش دردوران زمامداری خود،از سیاست اقتصادی و اجتماعی عاقلانهای که کمابیشمبتنی برمصالح ملل تابعه بود، پیروی میکرد. از این جملة او که میگوید: رفتارپادشاه با رفتار شبان تفاوت ندارد،
پیرامون نژاد سکاها در میان مورخان بحثهای گسترده ای صورت پذیرفته است از انجاکه از یکسوی اکثر مورخان سکاها را سفید پوست و اریایی نژاد و حتی مهاجرانی که به ایران امده اند میدانند و از دیگرسوی برخی از منتسبان به پانترکیسم وطنی و ترکیه ای و حتی جدایی طلبان و صاحب نظران ترک نیز داعیه ی هم نژادی با سکاها را دارند (بدین معنی که سکاهارا اصلا ترک و زردپوست میپندارند ) در کشور ما بحث در مورد نژاد سکاها مورد علاقه در بین جوانان و علاقمندان بتاریخ بشمار میرود بدین سبب نگارنده نیز برانست که ملاحظاتی که حاصل مطالعات اندکش می باشد را بازگو نماید.
صلاح الدین ایوبی که بود وچگونه قهرمان جنگ صلیبی شد؟
جنگهای صلیبی به زنجیرهای از جنگهای مذهبی گفته میشود که به دعوت پاپ توسط شاهان و نجبای اروپایی داوطلب برای بازپسگیری سرزمینهای مقدس از دست مسلمانان برافروختهشد. صلیبیان از جایجای اروپای غربی در جنگهایی مجزا بین سالهای ۱۰۹۵ تا ۱۲۹۱ شرکتداشتند. جنگهای مشابهی نیز در شبهجزیره ایبری و شرق اروپا تا قرن ۱۵ میلادی برپا بود. مبارزان صلیبی یا به اختصار صلیبیان مسیحیان کاتولیکی بودند که علیه مسلمانان و مسیحیان ارتدوکس در قلمرو روم شرقی و در ابعاد کوچکتر با اسلاوهای و بالتهای پگان، مغولها، و خوارج مسیحی جنگیدند[۱]؛ گرچه در بازههایی مسیحیان ارتدوکس با آنها متحد شده، علیه مسلمانان میجنگیدند. صلیبیان توسط پاپ مورد تکریم قرار گرفته و آمرزیدهمیشدند.[۱][۲]
صلیبیان در ابتدا با هدف بازپسگیری اورشلیم و سرزمینهای مقدس از دست مسلمانان شروع به جنگ کردند و مبارزات آنها در حقیقت پاسخی بود به درخواست رهبران امپراتوری روم شرقی برای جلوگیری از پیشروی ترکان سلجوقی در آناتولی. همچنین، عبارت جنگهای صلیبی برای توصیف مبارزاتی همزمان و پس از آن در قرن ۱۶ به کار میرود[۳] که در خارج از شام[۴] به دلایل مختلف مذهبی، اقتصادی و سیاسی معمولاً علیه پگانها و خوارج مسیحی و افراد تکفیر شده[۵] انجامشد. رقابتها بین مراکز قدرت مسیحی و مسلمان گهگاه منجر به اتحاد بین جناحهای مذهبی در برابر مخالفان خود شد، مانند اتحاد مسیحیان با سلجوقیان روم در جنگ صلیبی یکم.
صلیبیان در ابتدا موفقیتهای موقتی داشتند، اما سرانجام از سرزمینهای مقدس بیرون راندهشدند. بااین حال جنگهای صلیبی تاثیرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مهمی بر اروپا گذاشت. بهخاطر درگیریهای درونی بین شاهان و مراکز قدرت مسیحی برخی از جنگهای صلیبی از هدف اولیهشان منحرف شدند، مانند جنگ صلیبی چهارم که به غارت قسطنطنیه مسیحی و تقسیم امپراتوری بیزانس بین جمهوری ونیز و صلیبیان انجامید. جنگ صلیبی ششم نخستینین جنگی بود که بدون دعای و اجازه رسمی پاپ آغاز شد[۶]. جنگهای هفتم، هشتم و نهم به پیروزی مملوکها و حفصیان انجامید و جنگ نهم پایانبخش جنگهای صلیبی در خاورمیانه بود[۷].
آیینها و برگزاری آنها برخاسته از باورها، فرهنگ، تاریخ، مکتب، شیوه زندگی، شرایط جغرافیایی، اسطورهها و نیز نشان از خواست و آرزوهای خفته مردم هر سرزمین است
فلسفه زیبای آیینهای خود را بدانیم چرا که همین آیینها به جامعه سربلندی و به مردم سرزندگی میدهند.
روزهای خاصی در تاریخ کشور باستانی و متمدن ایران وجود دارد که یادآور حکایتها و وقایعی مهم و تأثیرگذار است.درباره فلسفه و علل پیدایش جشن نوروز نظرات متفاوتی وجود دارد که برخی از این نظرات در اینجا آمده است.
با توجه به روایتهای افسانهای اسطورهای ایران آغاز پیدایش جشن نوروز را به جمشید، چهارمین پادشاه پیشدادی ایران نسبت دادهاند. قدمت این اسطوره به عصر هند و ایرانی میرسد.
در تقویم زرتشتی هر ماه دقیقا دارای سی روز است و به کلی مـاه 31 روزه وجود ندارد. پس روزهای 31فروردین و 31 اردیبهشت و 31 خرداد و ...وجود ندارد,بنابراین جشن تیرگان که سیزدهم تیر به تقویم زرتشتی است به علت وجود 31 فروردین و 31 اردیبهشت و 31 خرداد برابر با 10تیر به تقویم امروزی می شود و یا جشن خردادگان که 6 خرداد به تقویم زرتشتی است برابر با چهارم خرداد به تقویم جدید می شود زیرا 31 فروردین و 31 اردیبهشت از آن کم می شود.بنابراین کلا چیزی به نام هفته وجـود ندارد. وجود هفته که در تقـویم عربی یا قمـری هست پس از حمـله اعـراب و هـجوم فرهـنگی آنـان وارد تقـویـم ایرانیـان شد. در تقـویـم زرتشتی هرماه دقیقـا سی روز و هـر روز نیز نام ویـژه خود را دارد و آدمی بـا شنیدن نام هر روز خود به خود می فهمـدکه روز چندم ماه نیز است. اکنون نام این سی روز و معنی آن را برایتان می گویم.بـه ویژه هم میهنان مسلمانی که به فـرهنگ نیاکان خویش علاقـمـندند خوب است یاد بگیرند چون این از ابتدایی ترین موضوعاتی است یک زرتـشتی می داند و چیز سختی هم نـیست
جان خود در تیر کرد آرش کار صد هزاران تیر شمشیر کرد آرش
ردپای آرش را بر بلندای دماوند می توان جست. بی گمان هنوز رد قدم هایش باقی است.